مالی و مالی رفتاری

طرح ساماندهی دریا در سه گام اضطرای، میان و بلندمدت
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار مازندران گفت: با برنامه ریزی های انجام شده در سه گام اضطرای، میان و بلندمدت طرح ساماندهی سواحل استان در دست اجرا است.
به گزارش خبرگزاری ایلنا، رضا علیخانی عصر امروز سه شنبه در نشست ساماندهی عمرانی سواحل استان گفت: با برنامه ریزی های انجام شده در سه گام اضطرای، میان و بلندمدت طرح ساماندهی سواحل استان در دست اجرا است و هدف از اجرای آن استفاده اقشار مردم و شکوفا شدن ظرفیت های اقتصادی و گردشگری از تمام سواحل است.
وی با بیان این که ساماندهی سواحل جزء برنامه های راهبردی فرمانداری شهرستان های حاشیه سواحل استان است،افزود : در ماه های گذشته با همکاری دفتر فنی استانداری مازندران آیین نامه اجرایی برای ساماندهی سواحل استان برای سال جاری تدوین شد.
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار مازندران گفت: در بحث ساماندهی سواحل مسائل مختلفی طبق زمانبندی مطرح است که مهم ترین آن در کوتاه مدت حفظ و نگهداری سواحل، بهبود زیرساخت ها و آمادگی سواحل برای جذب گردشگر، توسعه گردشگری و دسترسی آزاد اقشار مردم به سواحل و همچنین توجه و اجرای مسائل فرهنگی و اجتماعی در سواحل است.
وی با بیان این که اجرای طرح ساماندهی سواحل در استان باید طبق یک چارچوب قانونی پیش برود ، بر ضرورت راه اندازی سازمان عمران سواحل تاکید کرد.
وی با بیان این که هماهنگی ها با شهرداری و فرمانداری ها استان برای خدمات رسانی به گردشگرانی که سواحل مازندران را به عنوان مقصد سفر خود انتخاب کردند و همچنین اجرای دقیق طرح سواحل انجام شده است، افزود: ایجاد و ابلاغ قوانین و مقررات مختص آزادسازی سواحل در استان باید با جدیت در دستور کار قرار گیرد تا با یک رویه نظام مند مسائل مربوط به سواحل پیش برود.
عبور از روزهای سخت
این روزها و با پشت سرگذاشتن سختیها و مشکلات زیاد به بسیاری از ما ثابت شده اصل زندگی را روزهای خوب و بدی تشکیل میدهند که چاره ای نداریم جز پذیرفتن آنها و اینکه ناگزیر از رویارویی با آنها هستیم.
همشهری آنلاین - یکتا فراهانی : بیماری، مشکلات اقتصادی و مالی، جدایی، شکست و . بخشی از زندگی هستند که همه ما بارها و بارها آنها را تجربه کردهایم. اما مقابله با آنها اغلب برای ما سخت و گاهی حتی نفسگیر است. بنابراین با توجه به غیر قابل پیشبینی بودن زندگی بهتر است توانمندی، هوشیاری و آگاهی خود را بالاتر ببریم تا در حد امکان بتوانیم خود را در برابر آنها ایمن سازیم.
تعریف مالی و مالی رفتاری ناکامی
دکتر نوشین فایضی، مشاور و خانواده درمانگر در ارائه تعریفی از ناکامی میگوید: «ناکامی، اختلاف بین واقعیتهای بیرونی وخواستهها و انتظارات ماست. وجود چنین حس و برداشتی باعث میشود احساس ناکامی و ناتوانی داشته باشیم. البته گاهی نیز انتظارات ما به اشتباه براساس باورهای خود ما شکل میگیرند.»
مثلا اگر باور ما این باشد که هر وقت خوبی کنیم دیگران هم حتما خوبی خواهند کرد و رفتاری متناسب با ما داشته باشند؛ هنگامی که چنین رفتاری از آنها سر نزند؛ احساس ناکامی و حتی قربانی بودن خواهیم کرد.
به عقیده این درمانگر، اگر بدانیم خوبی کردن ما با دنیای درونی خودمان در ارتباط است نه دنیای بیرون از ما؛ متوجه میشویم نمیتوانیم همیشه به اندازه سعی و تلاش خود نتیجه بگیریم؛ همانگونه که یکی از دلایل افسردگی نیز ناهماهنگی بین واقعیات موجود با خواستههای درونی ماست.
اصلاح باورها
به گفته فایضی، اگر نتوانیم باورهای اشتباه خود را تغییر دهیم نمیتوانیم آرامش داشته باشیم. چون مدام اتفاقاتی میافتد که خلاف آن را به ما ثابت خواهد کرد. همه ما شاهد آن هستیم بسیاری از انسانهای خوب، مشکلات و بیماری های زیادی را تجربه میکنند؛ درعوض افرادی که فقط به فکر خودشان هستند و توجهی به دیگران ندارند از آرامش بیشتری برخوردارند.
پذیرش بی ثباتیها
فایضی میگوید یکی دیگر از باورهای اشتباه ما این است که خودمان را برای اتفاقات و تغییرات آماده نمیکنیم. به همین خاطر اغلب در برابر آنها غافلگیر می شویم و احساس ضعف میکنیم.
اگر نتوانیم واقعیات، بیثباتیها و تغییرات را به موقع بپذیریم؛ گاهی در برابر مشکلاتی مانند شیوع بیماری مانند کرونا که دنیا را تحتالشعاع قرار داد نمیتوانیم تابآوری لازم را داشته باشیم. در واقع ما چه بخواهیم یا نخواهیم دنیا سرشار از تغییراتی است که گاهی نیز برای ما خوشایند نیستند. بهترین سپر مقابله با این تغییرات هم پذیرش و توانمندسازی خودمان در برابر آنهاست که در بسیاری موارد نیاز به کمک گرفتن از متخصصان و البته صبوری و بردباری خود ما دارد.
راههای کسب آرامش
به گفته دکتر نوشین فایضی، برای برخوردار شدن از آرامش ابتدا باید تعریفی از آن داشته باشیم. آرامش رسیدن به یک وضعیت خاص است، نه فقط یک احساس. در واقع آرامش وضعیتی بین بین غم، شادی یا خشم و بیتفاوتی است.
افکار و هیجانهای ما مدام در حال نوسان هستند. ولی ما نباید آنها را به هیجانات خوب و بد تفکیک کنیم. ضمن آنکه همیشه بایدخود را برای تغییرات و نوسانات هیجانی آماده کنیم.
این مشاور میگوید ما با توجه به دیدگاه خود نسبت به اتفاقات مختلف زندگی، هیجانات مختلفی را هم تجربه خواهیم کرد. اگر راه مواجهه با این هیجانات را بدانیم و به دنبال افزایش اطلاعات خود در این خصوص باشیم؛ در رویارویی با آنها و همچنین تغییراتی که مشکلات با خود به همراه میآورند هم کمتر آزار خواهیم دید.
فایضی میگوید مهمترین کاری که ما میتوانیم برای برخوردار بودن از آرامش داشته باشیم این است که تمام تلاش خود را بکنیم تا به شناخت و آگاهی کافی برسیم. ولی باز هم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم مشکلات ما را آزار ندهند؛ بلکه فقط آرامش بیشتری خواهیم داشت. چون پیچیدگیهای روزگار و مردمان آن به اندازه ای است که نمیتوان بهسادگی به آنها پی برد.
نتیجه محبت کردن زیاد؟
به گفته این درمانگر، ناکامی و شکایت بسیاری افراد این است که با وجود محبت زیاد به دیگران، آسیبهای بسیار زیادی را هم متقبل شدهاند.
توجه داشته باشیم اگر در هر کاری حتی محبت کردن افراط کنیم نمیتوانیم نتیجه خوب و قابل قبولی از آن بگیریم و حتما به آن آسیب خواهیم زد. محبت کردن هم یکی از همین موارد است.
فایضی میگوید محبت بیش از انداره به دیگران باعث کاهش عزت نفس خود ما خواهد شد. ضمنآنکه در بسیاری موارد پس از آن نیز احساس ناکامی، افسردگی و شکست را تجربه خواهیم کرد و عزت نفس ما آسیب خواهد دید. گاهی نیز به قدری آسیب میبینیم که درمان آن بسیار سخت میشود؛ به اندازهای که گاهی امکان پذیر نخواهد بود.
سلاحی برای مقابله با ناکامیها
به گفته این مشاور و درمانگر، برخوردار بودن از آرامش و تعادل هیجانی، روانی و اجتماعی؛ احتمال شکست و ناکامی ما را کمتر خواهد کرد. برای این کار ابتدا باید خودمان را دوست داشته باشیم و اجازه ندهیم کسی به آسانی ما را آزار دهد و احساسات و خواستههای ما را نادیده بگیرد.
یکی از مهمترین سلاحهایی که مانع از شکست ما خواهد شد باورهای درست ما در مورد خودمان، اطرافیان و نظام هستی است. به این ترتیب میپذیریم امکان وقوع هر اتفاقی در این دنیا وجود خواهد داشت. به علاوه اینکه هر فرد مشکلات خاص خود را دارد؛ نهاینکه فقط ما مشکل داشته باشیم.
برخوردار بودن از استقلال به جای وابستگی زیاد به دیگران نیز آرامش زیادی را برای ما به ارمغان خواهد آورد.
خواب شیرین فرهنگی زیر سایه فحاشی!
یک پایگاه خبری در خصوص اتفاقات تلخ بازی تراکتور - پرسپولیس در تبریز یادداشتی منتشر کرده است.
به گزارش طرفداری و به نقل از رکنا، اتفاقات عجیب و غیر قابل باور استادیوم یادگار امام (ره) بار دیگر نشان داد که فوتبال ایران تنها از لحاظ مالی جهش داشته و عناوینی مثل فرهنگ، نظم و حتی مدیریت حلقه مفقوده فوتبال و حتی ورزش ایران است.
درست در روزی که تماشاگران پس از مدتها این ورزشگاه را مملو از هوادارانی کرده بودند که تیم خود را تشویق کنند، بار دیگر ذبح اخلاق در مستطیل سبز را شاهد بودیم. هرچند تبریز ید طولایی در بروز چنین اتفاقاتی در فوتبال ایران دارد اما تنها نباید به مردم این شهر با فرهنگ و اصیل ایراد گرفت، چرا که بدتر از این اتفاقات را در اصفهان و سایر شهرهای ایران نیز طی سالیان اخیر مشاهده کردهایم.
به واقع مسئول چنین رفتارهایی طی این سالها چه کسانی هستند؟ به صورت کلی این فرهنگ زاییده فرهنگ ایرانی بوده و این باعث تاسف است که من ایرانی نگارنده این بی فرهنگی وطن خود باشم اما این واقعیتی تلخ است که نه تنها در ورزش و فوتبال بلکه در مترو، اتوبوس خیابان و حتی منازل خود شاهد آن هستیم.
با این حال زمانیکه ادعای باشگاههای فرهنگی را در مالی و مالی رفتاری ذهن خود میپرورانیم باید نیم نگاهی نیز به نفراتی که چنین پستهایی را اشغال کردهاند داشته باشیم. سمت نان و آبدار معاونت فرهنگی که تنها بخشی برای نفوذ افراد تاثیرگذار در باشگاهها، فدراسیونها و حتی وزرات ورزش و جوانان است. پستی که تنها نامش فرهنگی است اما در باطن هیچ برنامهای برای فرهنگ ورزش و فوتبال ایران نداشته و ندارد که اگر داشت امروز شاهد چنین رفتارهایی نبودیم.
به واقع مسبب اصلی چنین رفتارهایی و فحاشیهای عامیانهای که در سطح شهر و حتی ورزش رخ میدهد بعد از فرهنگ ناصحیح مالی و مالی رفتاری خودمان، مدیرانی هستند که تنها برای برگزاری چند مراسم کتابخوانی، درختکاری و چند مراسم ملی بودجه گزاف در اختیار دارند اما فکری به حال فرهنگ هواداران و دوستداران تیم و ورزش خود نمیکنند. اتفاقی که شاید یکبار در ایران آنهم در فوتسال با تیم علم و ادب مشهد رخ داد و دیگر تکرار نشد.
معاونت فرهنگی وزارت ورزش و حتی فدراسیون فوتبال بد نیست که گزارشی ارائه داده و عنوان کنند که طی سالیان اخیر چه حرکت مثبتی برای نهادینه کردن فرهنگ و تغییر سبک هواداری انجام دادهاند. کانون هواداران تیمها بهتر است کمی به فکر فرهنگ هواداری باشند.
بد نیست این آقایان بجای عریض و طویل کردن پرچمهای تیم خود کمی به فکر بستن دهان هواداران و جلوگیری از فحاشی آنها به خانواده مربیان و فوتبالیستها باشند. مستند امروز باشگاه پرسپولیس جدا از اینکه دل بسیاری را از این فرهنگ ناصحیح به مالی و مالی رفتاری درد میآورد، نشان دهنده جامعه متحجری است که مترصد کوچکترین جرقهای بوده که تمام مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را بر سر امثال رضاییان، عالیشاه و ترابی خالی کنند. افرادی که زورشان پشت سنگشان است و عقلشان به اندازه نوک دستشان!
بد نیست نگاهی هم به سازمان لیگ و کمیته فرهنگی آن داشته باشیم. سازمانی با رییسی که بازنشسته و غیرقانونی بوده اما همچنان به هر ریسمان چنگ میزند تا در فوتبال بماند. حال اینکه این فوتبال چه دارد که آقای سرپرست دل از آن نمیکند خود سوالی بزرگ است اما آقای بهاروند اکنون جوابتان برای این بی اخلاقیهای فوتبالی چیست؟
سوالمان را عوض کنیم! برنامه شما برای تغییر این فرهنگ نادرست چه بوده؟ البته اگر خبرنگار رکنا، برای حضور در استادیوم ممنوع الورود نمیشود که شده از شما بپرسیم که شما خود چند درصد در این افتضاح فوتبالی مقصر هستید؟
البته اگر لابی کردنهای این روزهای شما تمام شد، یک بار این بازی را ببینید تا متوجه شوید کجای کار هستید.